منوچهر آتشی در دوم مهرماه ۱۳۱۰ در روستای به نام «دهرود» دشتستان جنوب متولد شد، خانواده او جزء عشایر زنگنه کرمانشاه بودند که در حدود ۴ نسل پیش به جنوب مهاجرت کرده بودند. پدرش فردی باسوادی و کارمند اداره ثبت و احوال بوشهر بود. او تحصیلات پایه اش را در بوشهر به سر بردند و پس از اتمام پایان دبیرستان به دانشرای عالی راه پیدا کرد و به عنوان معلم مشغول به تدریس شد، در همین سالها اولین شعرهایش را که محصول سرگشتگی در کوهها و درههاست در مجله فردوسی منتشر کرد . آشنایی با حزب توده تاثیرات بسیار زیادی بر آثار او گذاشت و شعرهای زیادی برای این حزب با نامهای مستعار در روزنامههای آن روزها منتشر کرد و حتی در ۲۹ مرداد پس از کودتا در ایجاد انگیزه به کارگران برای شورش نقش بسزایی داشت, ولی با مسائلی که برای حزب بهوجود آمد، از این حزب فاصله گرفت و به فعالیت جدی سیاسی خود پایان داد
او گرچه فعالیتش را با آموزش و پرورش آغاز کرد ، مدتی با صدا و سیما همکاری نمود، مسئول شعر مجله تماشا ، مشاور ادبی نشریات و انتشارات مختلف و در نشریه کارنامه مشغول شد.
منوچهر آتشی در اواخر دههٔ ۳۰ با «آهنگ دیگر» در شعر معاصر به تجربهای تازه دست میزند. او با کشف و شهود در طبیعت جنوبی و وحشی به نوعی خشونت غریزی در شعر دست مییابد. اما آنچه خشونت شعری آتشی را از عنصر خشونت آشفته و غیرمنسجم برخی از شاعران قبل و بعد از خودش متمایز میکند بهجز حضور «جنوب»، لحن حماسی آن است
شعرهای آتشی در دهههای ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ شعر کویر است و عناصر طبیعی این کویر حماسه و خشونت را با هم میآمیزند.
گذشته از آن، عشق و امید و آرزو نیز خود را به این طبیعت جنوبی غرق میکند و احساس تنها در مثلث خشونت-حماسه-جنوب چهره نشان میدهد
این شاعر بزرگ در سال 1384 درحالی که چند روز قبل از مرگش در مراسم چهرههای ماندگار به عنوان چهره ماندگار ادبیات معرفی شده بود بر اثر ایست قلبی در سن 74 سالگی در بیمارستان سینا تهران درگذشت و در بندر بوشهر به خاک سپرده شد.
نظرات شما عزیزان: